موج وبلاگی دوست شهیدت کیه !؟

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 2
کل بازدید : 62073
تعداد کل یاد داشت ها : 25
آخرین بازدید : 103/2/23    ساعت : 9:3 ص
همسنگـــــران ارزشی
درباره
زهــــــرا گمنامـــــ[1]

سردار... نمی دانم چه خطابت کنم! بگویم: شهید؛ اسیر، مفقود؛ نمی دانم!!! می خواهم تو را جاوید الاثر بخوانم... چرا که نام ویادت تا پایان عمرم در قلبم جاودان خواهد بود. ................................................... خـــــــــــــــــــــــــــدایا...دلم نمیخواد بمیرم! منو **شــــــــــــهید** کن!!! منو مال خــودت کن......آمــــــــــــــــین
ویرایش
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
امکانات دیگر






 

حاج احمد در یکی از روزهای که منافقین دستور داده بو دند که

هر که با لباس سپاه یا با ریش باشد با چاقو یا سلاح دیگر به

چنین افرادی حمله کنند حاج احمد با ماشین سپاه با چند نفر از

همرزمانش روی پل حافظ در حال عبور بودند که یکی از همرزمانش

به حاج احمد میگه حاجی تو زن وبچه نداری شیشه ماشین ببر

بالا مگه نمی دونی منافقین نارجک تو ماشین پاسدارها می اندازند

حاج احمد به راننده میگه بزن ترمز هرکی می ترسه بیایید پایین 

حاجی میگه (من با خدای خود عهدبسته ام که به دست شقی ترین

افراد یعنی اسراییل ها کشته  شوم)

این حرف حاج احمد در پاییز سال 1360که هنوز حاج احمد در نبرد

با دشمنان بعثی هستیم می زند چون که او با خدا عهد بسته بود

وخدا هم خلف وعده نکرد وبه آرزویش رساند و این اتفاق در تاریخ

14/4/1361 می افتد.






      






      

 

مهدی باکری در مدت کوتاهی مدارج ترقی را در جبهه طی کرد.

در عملیات فتح المبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف توانست

در کسب پیروزی موثر باشد. در همان عملیات از ناحیه چشم

مجروح شد. پس از بهبود به جبهه بازگشت و در عملیات‌هایی

چون عملیات بیت‌المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی،

 والفجر 1 تا چهار و عملیات خیبر در سمت‌های مختلف شرکت کرد.

در مجموعه عملیاتهای والفجر با عنوان فرمانده لشکر عاشورا در جبهه

حضور داشت.

در عملیات خیبر زمانی که خبر کشته شدن برادرش را به وی دادند،

بدون ابراز اندوه با خانواده‌اش تماس گرفت و چنین گفت:

 شهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانواده ما شده‌است.

در حین عملیات بدر و در حالیکه نیروهای بعثی با محاصره کامل سربازان

تحت امر باکری در جزیره مجنون در حال زدن تیر خلاص به سربازان مجروح

بودند، احمد کاظمیو محمود دولتی با اصرار از وی می‌خواهند که با عبور

از دجله و پیمودن فاصله700 متری که میان خط اول و خط دوم حمله جان

خود را نجات دهد؛ ولی این درخواست هر بار با جواب منفی وی روبرو می‌شد

تا اینکه بر اثر اصابت تیر مستقیم سربازان عراقی در تاریخ 25 اسفند 1363 به

شهادت رسید.در این هنگام در حالی که یاران او سعی در انتقال پیکرش

بوسیله قایق به عقب را داشتند قایق هدف اصابت شلیک مستقیم آر پی جی

 یکی از سربازان بعثی قرار گرفته، در اروند رود غرق می‌شود. پیکر وی و سایر

سربازانش هیچگاه یافت نشد و وی همچنان جاویدالاثر می‌باشد. 






      

عباس قربانی در گفت‌وگو با خبرنگار «خبرگزاری دانشجو»

در گرگان، گفت:از زمانی که شهید گمنام در محوطه

دانشگاه جامع گلستان دفن شده است شاهد تقویت

فضای معنوی در این دانشگاه شدیم.

وی افزود: حضور این شهید بزرگوار همانند شمعی

روشنگر محفل انس عاشقان خط شهادت بخصوص

جوانان است.

 رئیس دانشگاه جامع گلستان همچنین خاطرنشان کرد: 

صحنه های نجوای دانشجویان با شهید گمنام موجب

افزایش روحیه معنویو گسترش دین پذیری در میان

دانشجویان است.

قربانی افزود: در حال حاضر شهید گمنام در فضای

ساده ای با چهار ستون تدفین شده اند که با نی

آذین بندی شده و سقف آن برزنتی و کف فضانیز موکت

کاری شده است، در نظر داریم بنابر جلسات متعددی

 که با اساتید گروه های معماری و عمران دانشگاه

برگزار شده، در بودجه سال جاری، اعتباری را به احداث

یادمان شهید اختصاص دهیم که امیدواریم پس از ابلاغ آن

از سوی هیات امنا، همزمان کارهای عمرانی آغاز شود.

وی به آتش سوزی مزار شهید گمنام در ساعت 3:30 بامداد

روز سه شنبه،7 آبان 92 اشاره کرد و افزود: بنا به گزارش

رسمی ماموران آتش نشانی که پایگاهشان در نزدیک دانشگاه

بوده این آتش سوزی در اثر اتصال سیم برق ایجاد شدو سریعا

نیز خاموش شد، با وجود اینکه در هر حادثه ای گزارش

رسمی کارشناسان مبنا قرار می گیرد؛

 اما در عین حال فرض غیر آن هم در دست بررسی است.

 






      

حرم مطهر شهید گمنام دانشگاه گلستان ساعت 3 بامداد روز سه شنبه 7/8/1392 در
 حالی در آتش سوخت که تمام رسانه های محلی در حال پوشش اخبار
 یازدهمین اجلاس پیر غلامان حسینی در گرگان بودند.
بنابر اعلام مسئولین دانشگاه گلستان و با استناد به گزارش سازمان آتش نشانی گرگان ،
حرم مطهر شهید گمنام دانشگاه گلستان به علت اتصالی برق دچار آتش سوزی شده است و
 این مساله در بایکوت کامل خبری و رسانه ای قرار گرفته است اما بنابر نامه ی
 اعضای کمیته ی دانشجویی استقبال از شهید گمنام و خادمین این حرم،
 آتش گرفتن یا بهتر بگوییم انفجار در حرم شهید گمنام دانشگاه گلستان
 در مرکز گرگان یک انفجار برنامه ریزی شده بوده است. این کمیته افزوده است
 با توجه به تحقیقات میدانی و موارد کشف شده
 این حادثه به صورت کاملا عمدی بوده است و
 دلایل خود مبنی بر وقوع یک جنایت و هتک حرمت را به شرح ذیل اعلام نموده است:
1-همزمانی این انفجار با آغاز اجلاس بین المللی پیرغلامان حسینی در شهر گرگان و
 همزمانی آن با نسشت مدیران فرهنگی دانشگاه های منطقه سه کشور و
 در نتیجه عدم توجه رسانه ها به این حادثه

2-عدم قطع شدن فیوز برق علی رغم آن که آتش نشانی در گزارش خود
 اتصالی را دلیل آتش سوزی عنوان نموده است

3-سالم بودن تمام پروژکتورهای استفاده شده در حرم شهید علی رغم 
ادعای آتش نشانی مبنی بر اتصالی

4- عایق بودن تمام پروژکتورهای و سیم های استفاده شده در حرم شهید
5-کشف یک عدد اسپری گاز(gas spray) منفجر شده در فاصله 6 متری حرم شهید
6-کشف سه عدد کلاهک gas spray در حرم شهید گمنام که کاملا سوخته است
7- گواهی 4 تن از دانشجویان ساکن در همسایگی دانشگاه مبنی بر 
شنیدن صدای انفجار در ساعت 3 بامداد روز سه شنبه 7/8/92 در دانشگاه
8-وجود قرآن ها و مفاتیح در خارج از حرم و خارج از جایگاه تعبیه شده
 به صورت کاملا سالم
9-کشف تصاویر سوخته حضرت امام خامنه ای 28 ساعت بعد از حادثه 
در کنار حرم شهید گمنام
همچنین این کمیته  در نامه خود خطاب به دکتر قربانی ریاست دانشگاه گلستان
 گزارش سازمانآتش نشانی مبنی بر اتصالی در حرم شهید گمنام را
 به طور کامل رد نموده و آن را فاقد نگاهکارشناسانه قلمداد نموده است.
دانشگاه گلستان در مرکز شهر گرگان در محل قدیم دانشگاه علوم کشاورزی
 واقع شده است که باتوجه به عدم واگذاری چند ساختمان باقی مانده به
 دانشگاه گلستان کنترل امنیت و ورود و خروجاین سایت دانشگاهی

    

 همچنان در اختیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان است .





      

 

در این کانال بیش از 250 نفر بر اثر تشنگی شهید شده اند


بسم رب الشهدا و الصدیقین


بعد از این شهدا ما چه کردیم؟؟؟؟


شادی روحشون صلوات


الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ






      

 

آقا شما بیا تدارک اطعام با "بسیج"

پرچم زدن به گوشه ی هر بام با "بسیج"

گرچه پر است دام ز بعد ظهورتان


منحل نمودن خطر دام با "بسیج"

"کرب و بلا" مجال شما با سران کفر

یکسر نمودن خطر شام با "بسیج

گرچه شهید راه تو عیسی بن مریم است

آقا قبور "قطعه گمنام" با "بسیج"






      

 

جنگ تمام شد اما جهاد ادامه دارد


شهدا رفتند اما راهشان ادامه دارد


خمینی رفت اما خامنه ای هست


چون تمام مقصد ما مکتب است راه ما راه حسین و زینب است …



پ ن : آقای هاشمی پدیده ی جدیدی نیست شیفتگان غرب و

شرق همیشه بوده اند، هستند و شاید خواهند بود ، راه ما

جداست ما در بیعت سید روح الله بوده ایم حالا هم در بیعت

سید علی هستیم تا ظهور مولایمان 


ان شاالله






      

 

جنازه ی پسرشونو که آوردن

چیزی جز دو یا سه کیلو استخوان نبود

پدر سرشو بالا گرفت و گفت: 

" حاج خانوم غصه نخوری ها!!!!!

دقیقا وزن همون روزیه ک خدا بهمون هدیه دادش"






      

 شهید جاویدالاثر قاسم شیر علی نیا وشمه سرایی

 

 

وصیت نامه شهید بزرگوار شیرعلی نیا

 

 

 

شهید قاسم شیرعلی نیا به سال 1340 در یک خانواده مذهبی و مومن

در شهرستان صومعه سرا دیده به جهان گشود، عشق و علاقه به

آموختن از کودکی در او موج میزد. دوران ابتدایی، راهنمایی و

دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و توانست دیپلم را با

موفقیت کامل به اتمام رساند. 

ایشان سعی میکرد نماز را در اول وقت بخواند و همچنین بسیار مقید به

واجبات بود و رعایت حقوق خانواده و دیگران را در سرلوحه برنامه خودش

قرار می داد. 

تاریخ و محل تولد ایشان: 1340/1/3 در شهرستان صومعه سرا

تاریخ و محل شهادتشان: 1362/12/18 در جزیره مجنون ،عملیات خیبر

روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد...صلوات






      
<      1   2   3   4      >